هدف از این تحقیق بررسی حزب های دموکرات و اعتدالیون با فرمت docx در قالب 9 صفحه ورد بصورت کامل و جامع و با قابلیت ویرایش می باشد

 

 

 

فهرست مطالب

پیشینه داخلی

پیشینه خارجی

منابع

 

 

 

کتاب «علل ناپایداری احزاب در ایران» توسط حسین تبریزنیا در سال 1371 در‌این زمینه به چاپ رسیده است. مؤلف در‌پاسخگویی به برخی علل ناپایداری احزاب سیاسی در ایران به عوامل داخلی همچون فقدان تجربه در مشارکت سیاسی، فرهنگ سنتی، سواد و بینش توده‌ها می‌پردازد و در ذیل عوامل خارجی به نقش حاکمیت متمرکز امپریالیستی، وابستگی ایدئولوژیکی-سیاسی مرامنامه‌ها ولیدرها، عدم‌تقارن توسعه سیاسی با توسعه اقتصادی و... اشاره می‌کند (تبریزنیا،1371).

 

 

 

درچهارچوب رویکرد تاریخ‌نگارانه نیز منصوره اتحادیه در رساله دکتری خود از دانشگاه ادینبرگ در سال 1980 با عنوان «ظهور و توسعه احزاب سیاسی در ایران در سالهای 1911-1906»، به اولین تجربه تحزب در ایران با تاکید بر مجلس دوم شورای ملی می‌پردازد. این تز در سال 1361 به زبان فارسی توسط نشر گستره به چاپ رسیده است و به‌عنوان یکی از مطرح‌ترین کتب تاریخی در ایران در زمینه احزاب شناخته شده ‌است.

 

 

 

در این رساله به سه دوره کشمکش بین دو حزب مذکور پرداخته می‌شود: در دوره اول دموکرات‌ها با وجود ضعف در تعداد تفوق داشتند و بر وقایع به‌صورت گسترده‌ای تاثیر می‌گذاشتند و کنترل می‌کردند. در دوره دوم شرایط به واسطه ائتلاف در حمایت از حکومت سپهدار واژگون شد. دموکرات‌ها ضعیف و فاقد قدرت شدند. در سومین دوره، دوام احترام‌آمیز احزاب با ظهور بحث ماموریت شوستر باز در هم شکست (اتحادیه(الف)، 1361). در این کتاب کشمکش‌های واقع بین این دو حزب صرفا با رویکردی تاریخی شرح داده می‌شود.

 

 

 

ریچارد کاتم در مقاله‌ی 1968 خود با عنوان «توسعه حزب سیاسی در ایران» یک سنخ‌شناسی از احزاب سیاسی ایران در سه دوره از 1906 تا 1953 ارائه می‌دهد. وی با تأکید بر تمایزات کارکردی میان سه مفهوم جوامع سنتی، درحال توسعه و مدرن سعی می‌کند احزاب سیاسی ایران را بر اساس دو مؤلفه‌ی آگاهی سیاسی و مشارکت سیاسی بررسی کند. همچنین کاتم براساس این پنج معیار سنخ‌شناسی خود از احزاب را تدوین می‌کند: «1)وابستگی یا استقلال از یک فرد خاص؛ 2) برپایه‌ی هماهنگی با رهبریت یا الیگارشی؛ 3) برپایه هماهنگی برای رتبه و سابقه‌ی حزب؛ 4) وسعت توسل‌به ایدئولوژی؛ 5) نگرش به رقابت حزبی، اقتدارگرا یا غیراقتدارگرا» (کاتم،84:1968).