هدف از این تحقیق بررسی دیدگاه ها و نظریه های تنیدگی می باشد.

 

 

 

 

تنیدگی را می‌توان به عنوان یک حالت فشار جسمانی یا روانی ناشی از عواملی که تمایل به تغییر تعادل تعادل موجود دارند، تعریف نمود ( ویرث، 2005 ). از نظر مک ایون (2000 ) تنیدگی را می‌توان به عنوان عنوان یک تهدید فیزیولوژیکی یا روان شناختی دانست که باعث پاسخ‌های رفتاری و یا فیزیولوژیکی در فرد می‌شود و به اعتقاد سلیه، تنیدگی حالتی است ترجمان یک نشانگان معین که با همه تغییرات نامعینی که بر یک نظام زیست شناختی اثر می‌کنند، مطابقت دارد، و آخرین مفهومی که سلیه از تنیدگی ارایه داد: تنیدگی پاسخ نامعین ارگانیسم ددر بربر هر خواسته محیطی است (دادستان، 1386).

 

 

 

 سندروم سازش عمومی سلیه
کرتیس تنیدگی را پاسخ غیر اختصاصی در نظر گرفت که می‌توانست توسط هر تعداد از تنیدگی زاهای محیطی ایجاد شود و الگوی سندروم سازش عمومی را ارایه داد که در آن، برخورد با تنیدگی در سه مرحله صورت می‌گیرد. واکنش هشدار: این واکنش اولیه، بدن را در پاسخ به تنیدگی، با فعال کردن دستگاه عصبی خود مختار بسیج می‌کند تا برای پاسخ جنگ یا گریز آماده شود. آدرنالین آزاد می‌شود، ضربان قلب و فشار خون افزایش می‌یابد. تنفس سریع تر می‌شود و خون از اعضای داخلی به سمت ماهیچه‌های اسکلتی منحرف و آماده برای عمل می‌گردد. به علاوه، غدد عرق فعال می‌شوند و فعالیت دستگاه معدی- رورهای کاهش می‌یابد. در کوتاه مدت، این پاسخ‌ها سازش بالایی فراهم می‌کنند و خطر را از خود دور می‌کنند. مرحله مقاومت: در این مرحله، ارگانیسم با عامل تنیدگی زا سازش حاصل می‌کند. طول دوره سازگاری به شدت تنید گی زایی و نحوه سازش پدیری ارگانیسم بستگی دارد. سازش بیشتر در این جا به معنی دوره مقاومت طولانی تر است. سلیه معتقد بود که میزان تداوم تنیدگی، تغییرات هورمونی و عصب شناختی ادامه داری را ایجاد می‌کند، که ممکن است عملکرد داخلی بدن را مختل کند. این امر نیز ممکن است بیماری‌های سازشی، شامل زخم گوارشی (معده) و کولیت زخمی (ورم روده بزرگ) فشار خون بالا و بیماری‌های قلبی عروقی، پرکاری تیروئید و آسم ریوی ایجاد کند. به علاوه، ممکن است دستگاه ایمنی را تضعیف کند و احتمال خطر عفونت را شدت بخشد. مرحله خستگی: در این مرحله توانایی ارگانیسم برای مقاومت به پایان رسیده و به فروپاشی منجر می‌شود و این امر ممکن است به افسردگی یا حتی مرگ منجر شود (آشتیانی، 1385).

 

 

 


الگوی تعاملی تنیدگی
لازاروس  (2000) به تنیدگی به عنوان یک وضعیت بیرونی که خواست‌های غیر معمول فوق العاده را بر شخص تحمیل می‌کند توجه کرده است. سیل، طوفان، ناتوانی در یک امتحان مهم، جدایی از همسر و یا مبارزه از نمونه‌های بارز تنیدگی اند. همچنین تنیدگی می‌تواند به عنوان پاسخ‌های شخص به یک رویداد تنیدگی زا اطلاق شود که موارد زیر را در بر می‌گیرد: پاسخ‌های هیجانی مانند ترس، اضطراب و یا خشم، پاسخ‌های حرکتی مانند اختلالات کلامی، لرزش و یا تعریق زیاد، پاسخ‌های شناختی مانند ناتوانی در تمرکز، اختلالات ادراکی و مانند آن، تغییرات جسمانی در ضربان قلب و تنفس. برخی از محققین ترجیح می‌دهند تنیدگی را با دنیای درون ذهن شخص مرتبط بدانند، بدین معنی که حوادث و رویداد‌ها فقط زمانی به تنیدگی منتهی می‌شوند که یک تهدید به حساب آیند. برخی از عوامل تنیدگی زا مانند مصیبت‌های طبیعی، جنگ هسته‌ای، توفان‌های شدید و زلزله، صرف نظر از میزان آمادگی شخص، تهدید هستند که فرد را به وحشت می‌اندازند، البته درجات تنیدگی برای افراد مختلف یکسان نیست. این تعامل بین فرد و موقعیت، را بر آن داشت تا تنیدگی را به عنوان یک ارتباط خاص بین شخص و محیط تعریف کنند، محیطی که برای فرد به منزله عاملی که به وی تحمیل می‌گردد و منافع ور را در معرض خطر قرار می‌دهد، ارزیابی می‌گردد و ارزیابی‌های شخصی از وقایع تنیدگی زا بیش از پیش، ذهنی و فاعلی هستند. آشتیانی( 1384) بیان کرد که تفسیر رویداد‌های تنیدگی زا، از خود رویداد مهم تر است. این تعبیر و تفسیر عبارت است از ادراک بالقوه زیان‌ها، تهدید‌ها و مبارزه طلبی‌ها، و این که چقدر در برخورد و کنترل آن‌ها مطمئن هستیم. این امر توانایی ما را در مقابله با تنیدگی معین می‌کند.

 

 

 

 

 

 

 


فهرست مطالب
تعریف نظری تنیدگی
تعریف عملیاتی تنیدگی

 

2- 3 تنیدگی
2-3-1 دیدگاهای نظری در مورد تنیدگی
2-3-1-1 سندروم سازش عمومی سلیه
2-3-1-2 الگوی تعاملی تنیدگی    
2-3-1-3 دیدگاه زیست شناختی تنیدگی
2-3-2 فیزیولوژی تنیدگی
2-3-3 اثرات تنیدگی
2-4 مروری بر مطالعات انجام شده
2-4-1 مطالعات انجام شده در داخل کشور
2-4-2 مطالعات انجام شده در خارج از کشور
2-5 جمع بندی

 

منابع و مآخذ
منابع فارسی    
منابع انگلیسی