این نوشتار مبانی نظری و پیشینه تحقیق نظریه های خلاقیت قابل ویرایش با فرمت ورد doc بصورت جامع و کامل می باشد. در بخش اول (چارچوب) ادبیات نظری نظریه های خلاقیت تشریح می شود و در بخش دوم پیشینه نظری تحقیق نظریه های خلاقیت در پژوهش های داخلی و خارجی مورد بررسی قرار می گیرد. 

 

 


نظریه روانکاوی  :
(خلاقیت بعنوان نتیجه تصعید  و پالایش روانی  و تعادل حیاتی  )همواره مفهوم روانکاوی نام زیگموندفروید (1949)، يكي از تاثيرگذارترين متفكرين تاريخ جهان و واضع تئوری روانکاوی را تداعی می کند. روانکاوی فروید، بیش از هرمکتب دیگری ایده هایی بنیادی در مورد خلاقیت ارائه داده است که رهنمودی برای پژوهشهای علمی مربوط است. فروید معتقد بود خلاقیت و هنر در واقع نوعی تطهیر عاطفی و پالایش روانی است که موجب حفظ سلامتی انسان می شود. به زعم او هنرمند خلاق کسی است که هنر را وسیله ای برای ابراز تعارضات درونی خود قرار داده و تمایلات مطرود و سرکوفته را در قالب پذیرفته شده اي ظاهر می سازد که در غیر این صورت می بایست شاهد روان نژندی فرد باشيم. به نظر فروید رشد و تعادل روانی فرد درگرو تعادل صحیح بین نیروهای خلاقه و نیروهای متهاجم(تا حدودی با برتری نیروهای خلاقه)بستگی دارد. فروید زندگی و هر نوع گرایش مثبت به آنرا ناشی از یک نیروی غریزی بنام اروس  ( نام خدای عشق در یونان قدیم وسمبل غریزه عشق به زنده ماندن ) می داند که سرمنشاء همه نیروهای خلاقه و حیاتی است. 

 

 

 


در مقابل از نیروی غریزی دیگری بنام تاناتوس   (نام خدای مرگ و برادر هوپنوس   که خدای خواب در نزد یونانیان قدیم بود) نام می برد که مانع خلاقیت و انرژی حیاتی است (وهاب زاده، 1366، ص20). او معتقد بود خاستگاه خلاقیت، در تعارضی   است که در ذهن ناخودآگاه وجود دارد و ذهن پیوسته در پی حل آن است که در صورت حل موجه و موفقیت آمیزمنجر به خلاقیت میگردد(با کمک بخش خودآگاه شخصیت) و گرنه آن تعارض واپس زده شده و یا در شکل بیماری (روان نژندی  ) ظاهر می گردد(مغایر راه حل بخش خودآگاه شخصیت ). بنابراین خلاقیت و روان نژندی هر دو ریشه واحد در تعارضات ناخودآگاه فرد دارند یعنی هم فرد خلاق و هم فرد روان نژند با یک نیروی واحد هدایت می شوند. شخص خلاق، در واقع میزان کنترل "خود "  بر روی "نهاد "  را کم کرده و اجازه میدهد اندیشه های آزادخیز  ناخودآگاه بروز داده شوند یعنی تکانه های خلاق   از سطح ناخودآگاه به سطح خودآگاه آیند. به نظر فروید خلاقیت ماهیتی چون غذا دارد. بوسیله غذا تنش دروني و عدم تعادل ناشی از گرسنگی فرد رفع می گردد بوسیله خلاقیت نیز تنش فرد برطرف می گردد. در هرحال به زعم فروید خلاقیت ریشه بیمارگونه داشته و نتیجه عدم تعادل و تعارضات درونی است. فروید معتقد بود جوامع اساسا نسبت به رفتار خلاقانه حالت تدافعی و حتی سرکوبگر دارد.
 

 

 

 

 

 

فهرست مطالب

تعریف نظری خلاقیت

تعریف عملیاتی خلاقیت

فصل دوم چارچوب نظری و پیشینه پژوهش خلاقیت

 خلاقيت    18
تعاريف خلاصه چند تن از مشاهير زمينه تحقيقات و منابع علمی خلاقيت    18
نظریه های خلاقیت    22
- خلاقیت به عنوان ودیعه الهی  :    22
- خلاقیت به عنوان دیوانگی :    22
- خلاقیت بعنوان نبوغ شهودی  :    23
- خلاقیت به عنوان نیروی حیاتی  :    24
- نظریه تداعی گرایی :    25
- نظریه گشتالت :    26
نظریه روانکاوی :    26
روانکاوان و پیروان جدید فروید :    28
- نظریه انسانگرایی کارل راجرز وآبراهام مازلو :    28
- نظریه تحلیل عوامل  گیلفورد  :    30
- نظريه رشد رواني – اجتماعي اريك اريكسون :    31
- نظريه سینکتیکز یا بديعه پردازيگوردون :    32
2-3 ارتباط متغیرهای پژوهش    33
2-3-1 رابطه خلاقیت و عزت نفس:    33
2-3-2 رابطه تعصب و عزت نفس:    37
2-3-3 رابطه تعصب و خلاقیت:    40
2-4 پیشینه‌ی پژوهشی    41
2-4-1 پیشینه‌ی خارجی    41
2-4-2- پیشینه‌ی داخلی    48
جمع بندی    54
خلاصه ای از مطالب ارائه شده    56
فهرست منابع    57

منابع و مآخذ
منابع فارسی    
منابع انگلیسی