دانلود پایان نامه رشته علوم اجتماعی

تحولات مفهومی فمینیسم و بررسی جنبش زنان در ایران

 
 
 
 
 
مقدمه:
فمینیسم  را گاه به جنبش‏های سازمان یافته برای احقاق حقوق زنان و گاه به‏ نظریه‏ای که به برابری زن و مرد از جنبه‏های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حقوقی‏معتقد است، معنا کرده‏اند (بیات، 1381 : 423). استفاده از این واژه تا دهه های شصت و هفتاد میلادی، برای اشاره به تشکل‏های زنان مرسوم  نبود و کاربردی‏ محدود در ارتباط با مسائل خاص و گروه‏هایی خاص داشت(فریدمن،1386: 6).
 صرفاً در همین اواخراست که استفاده از این واژه، برای تمامی گروه‏های مرتبط با مسأله حقوق زنان، متداول و فراگیر شده است (فرهنگ نشر نو:421) (فرهنگ اصطلاحات معاصر: 597) .
در زبان فارسی، معادل‏هایی چون "زن‏گرایی"،" زن‏وری" (نجم‏آبادی،1374:121) "زنانه نگری» و «آزادی خواهی زنان» برای این واژه پیشنهاد شده است؛ که ‏البته نمی‏توان نارسایی برخی واژه‏ها را در بیان حقیقت فمینیسم نادیده گرفت .شاید بتوان با نگاهی به سیر تاریخی فمینیسم تا حدودی وجه اختلاف در تفسیر این واژه را دریافت. در زبان عربی، از نهضت زنان به  «تحریر المرأه » و از فمینیسم ایدئولوژیک به "نسویّه" تعبیر می‏شود. (رؤوف عزت،1995: 50 )  
 
فمینیسم ابتدا جنبش اجتماعی زنان فرانسه و دیگر کشورهای مغرب زمین در برابر نابرابری‏های ‏حقوقی، اقتصادی و سیاسی، و اعتراض به عدم تعادل در اصلاحات نوین را دربر می گرفت.  میشل ریو  ، پژوهشگر واستاد تاریخ معاصر در دانشگاه پاریس هشت معتقد است که از انقلاب کبیر فرانسه به بعد، زنان که از حقوق شهروندی محروم مانده بودند تلاش کردند تا از محیط زندگی خصوصی و خانگی به درآیند. در این راه آنان با کندی وگام به گام موانع را پشت سر گذاشتند ورفته رفته مشاغلی را که به مردان اختصاص یافته بود به دست آوردند . اما بی گمان گذر ناپذیرترین باروها همانا باور امر سیاسی بود (ریو،1385: 13). 
هرچند ایده ی برابری دو جنس نسبتا قدیمی است اما واژه ی فمینیسم که بر آن دلالت دارد با باورشکنی وارد زبان سده ی قرن نوزدهم شد.  در واقع فمینیسم اصطلاحی  است که با سر سختی تبین های ساده را به چالش می طلبد. افزون بر این، پیچیدگی وگوناگونی فمینیسم موانعی در مقابل کسانی می نهد که مشتاق فهم و برداشتی قانع کننده از معانی آن هستند. و درون تاریخ بلند نظریه ی اجتماعی این اصطلاح نسبتا جدید است و به این معنی بخصوص چارچوب یا چارچوب هایی جدید را ارائه می کند.(بیسلی،1385 :17)
 
یكى از دلایل فقدان تعریف اصطلاحى واحد از این نگرش، آن است كه فمینیسم، جنبش‏واحدى نیست. تمام فمینیستها در این باره كه زنان فرودست هستند و براى آزادى آنان بایداستراتژیهایى اتّخاذ كرد، هم عقیده‏اند؛ ولى در مورد علل این ستمدیدگى و استراتژیهاى رسیدن‏به آزادى، بین آنان اختلاف نظرهاى اساسى ملاحظه مى‏شود. (منصورنژاد،1381: 248)
در این زمینه تعاریف بسیاری از فمینیسم وجود دارد و معنای بنیادی آن مورد بحث و مناقشه قرار دارد. لغت نامه ها معمولا آن را چونان دفاع از حقوق زنان بر اساس باور به برابری دو جنس تعریف می کنند وکاربرد گسترده ی آن اشاره دارد که به هرکسی که از انقیاد زنان آگاه بوده و به طرق مختلف در پی پایان بخشیدن به آن است . فمینیسم ریشه در این برداشت دارد که در مواجهه جامعه با زنان اشتباهی وجود دارد.(L.Tuttle, Encyclopedia of Feminism, 1987:107) 
در فرهنگ نامه ی جامعه شناسی پنگوئن فمینیست آموزه ای است که قائل به لطمه دیدن نظام مند زنان جامعه مدرن است  و از فرصت های برابر برای مردان و زنان پشتیبانی می کند.) (N.Abercrombie, 1988:96 
 اما در فرهنگ نامه سیاست پنگوئن می خوانیم که هیچ آموزه ی سیاسی به خودی خود در فمینیسم  وجود ندارد وغالبا میان گروه ها وجریان ها گوناگون اندیشه ی فمینیستی اختلاف های شدید به چشم می خورد اساسا جنبش فمینیسم جویای حقوق سیاسی و اجتماعی برابر با مردان برای زنان می باشد. انگارش نظری عمده ای که تمام شاخه های این جنبش در آن سهیم اند؛ این است که یک سنت تاریخی بهره کشی مردان از زنان در میان بوده است. (D.Robertson, 1993:168) 
 
پورتر  در کتاب "زنان وهویت اخلاقی "تعریفی کلی از فمینیسم در اختیار می گذارد مبنی بر اینکه فمینیسم چشم اندازی است که درپی رفع کردن فرودستی، ستم،  نابرابری ها و بی عدالتی هایی است که زنان از آن ها رنج می برند آن هم به خاطر جنس شان.(Porter, 1991:5)
به این ترتیب فمینیسم همچنان به عناوین ایدئولوژی توصیف می شود که بر برابری جنس ها تمرکز می کند. برخی گفته اند که هویت های جنسیتی و جنسی، از قبیل "مرد" و "زن"، ساخت هایی اجتماعی اند. فمینیست ها اغلب در اندیشه شان  در مورد سر چشمه های نا برابری، چگونگی دست یافتن به برابری، واحدی که هویت های جنسیتی و جنسیت مدار باید مورد پرسش و نقد قرار گیردند متفاوتند (همان). 
 
فعالان فمینیست سیاسی امروز عموما برای حق زنان برای کامل بودن و استقلال در مواردی از قبیل حقوق هم آوری شامل حق سقط جنین، دسترسی به جلوگیری از آبستنی و توجه برابر از سوی والدین؛ برای حفاظت از خشونت خانگی؛ در برابر آزار جنسی و تجاوز؛ برای حقوق شغلی شامل مرخصی زایمان و دستمزد برابر؛ و در برابر دیگر اشکال تبعیض مبارزه می کنند. تنومند شدن این ذهنیت و نظام مند شدن این اندیشه که هر موقعیت مردانه امتیاز است و هر موقعیت زنانه یک عقب ماندگی است. چنان فمینیست ها را دچار نگاه مرد محورانه   نموده است كه گاه خواستار آن می شوند خاصیت های بیولوژیک زنان همچون بارداری وشیردهی به مدد علم از سر راه برداشته شود تا جایی که سطح ستیز با ایدئولوژی را به سطح ستیز  با "بیولوژی" می کشانند. (سویزی،1384: 12 ).
دلمار  تاکید می کند که "مسلما امکان وجود دارد که تعریفی پایه ای از فمینیسم را بسازیم ..افرادی بسیاری موافق خواهند بود که فمینیست فردی است که حداقل قائل به این واقعیت باشد که زنان به خاطر جنس شان رنج تبعیض را متحمل شده اند و نیازهای خاصی دارندکه نفی گردیده وارضا نشده است و برآوردن این نیازها مستلزم تغییری رادیکال.. در نظم اقتصادی وسیاسی خواهد بود". (Delmar, 1986: 9)  
 به این ترتیب فمینیسم طبقه بندی های گوناگونی دارد. برای تعریف شکل های مختلف آن تاکنون دسته بندی های به  کار رفته است که عمده ترین شان عبارتنداز فمینیسم  تندرو، فمینیسم لیبرال و فمینیسم مارکسیستی سوسیالیستی؛فمینیسن روانکاوانه  به تازگی  فمینیسم پساساختارگرا نیز به میدان آمده است، . ذیلا به اختصار به این گونه های فمینیسم پرداخته می شود.
 
 
 
کلمات کلیدی:

فمینیسم 

جنبش زنان در ایران

تحولات مفهومی فمینیسم

 
 
 
 
 
فهرست مطالب
بخش اول :فمینیسم و تحولات مفهومی آن
2-1-1- مفهوم فمینیسم
2-1-2- سیر تحوّل فمینیسم
2-1-3- گرایش های فمینیستی در دوران معاصر
2-1-4- فمینیسم اسلامی
جمع بندی و نتجه گیری
 
بخش دوّم :جنبش زنان و فمینیسم در ایران
2-2-1- شکل گیری جنبش زنان در ایران
زنان و انقلاب مشروطه
زنان در دوران پهلوی اول و دوّم
انقلاب اسلامی و مبارزات زنان
حقوق زنان و فمینیسم در ایران
منابع